مثل تمام بچهها در دوران کودکی عاشق حضور در دل طبیعت بودم. بخاطر میارم همیشه این موضوع که من و طبیعت یکی هستیم رو خیلی عمیق حس میکردم. اما هرچقدر که سن و سال من بیشتر شد ارتباطم با دنیای طبیعی هم کمرنگ و کمرنگتر شد.
در دوران دانشگاه به شدت سرم شلوغ بود و سرعت ریتم زندگیم به شدت زیاد شده بود، اونقدر که با ریتم طبیعی هماهنگ نبودم. در اون زمان دههی دوم زندگیم تموم شده بود و وارد دههی سوم زندگی شده بودم و تمام روزهام پر بود از لیست کارهایی که باید به انجام میرسوندم. در چنین شرایطی بیشتر وقتها حس میکردم زمان کافی برای زندگی ندارم. ارتباط من به طور کامل با طبیعت قطع شده بود.
اگه بیشتر اوقات سرتون شلوغه و مجبورید پس از انجام یک کار، خیلی سریع کار دیگهای رو شروع کنید و در این بین زمان آزاد خیلی کمی دارید که اون رو هم با گوشی همراهتون سپری میکنید.
اگه زمانی که در بیرون از خونه سپری میکنید تنها محدود میشه به بیرون بردن زبالهها و طی کردن مسیر هر روزهی بین محل کار و خونه اون هم با ماشین، پس شما واقعا از طبیعت و ریتم طبیعی خودتون دور شدید.
با این حال شما تنها نیستید. این ویژگی فراگیر زندگی مدرن امروزی محسوب میشه و در واقع یک مشکل اساسی هم هست. من معتقدم برقراری یک رابطهی دوباره با مادر زمین یک امر بسیار حیاتی محسوب میشه.
طبیعت، ذهن شما رو آروم میکنه، باعث بازگشایی قلب شما میشه و آرامش رو به بدنتون دعوت میکنه. شما یک ارتباط زنده رو با هرآنچه در اطرافتون هست حس خواهید کرد، و این شانس رو به شما میده که به چیزی بزرگتر و وسیعتر از خودتون ملحق بشید.
با حضور در طبیعت، دچار دگرگونی خواهید شد، روح شما التیام پیدا میکند و دوباره بیدار خواهد شد. به علاوه خلاقیت فردی، سلامت و کیفیت زندگی شما بیشتر خواهد شد.
از شما دعوت میکنم همین امروز دوباره با طبیعت ارتباط برقرار کنید. این کار همیشه هم آسون نیست اما نه به این معنا که شما قادر به امتحان کردنش نیستید.
در ادامه چند ایدهی ساده خواهید خواند که به شما در برقراری پیوندی دوباره با مادر زمین کمک میکند. بهتره از فضای امن و راحت خونهی خودتون بیرون بزنید و در طبیعت و جهان طبیعی گشت و گذار کنید. البته اگه زمان کافی برای این کار ندارید نگران نباشید، چند پیشنهاد برای انجام در فضای داخلی هم براتون دارم.
1- با زمین ارتباط برقرار کنید
بیرون بروید، کفش و جورابهایتان را دربیاورید و روی علفها و چمنهای پارک قدم بزنید. اگه زمین سرد و پوشیده از برف است، در عوض یک درخت پیدا کنید و کف دستهایتان را روی تنهی درخت بگذارید. به علاوه میتونید دستهاتون رو دور درخت حلقه کنید و درخت رو با عشق در آغوش بکشید.
2- در خاک و خل بازی کنید
به یک باغ یا یک مزرعهی سبزیجات سر بزنید، و در زمینهای خالی آنجا بازی کنید و با دستهایتان حجمهای خاکی درست کنید.
با کف برهنهی پاهایتان روی خاک راه بروید و فرو رفتن در خاک را حس کنید و با دستهایتان توی خاک گوداکی حفر کنید و با تمام وجود خاک را حس کنید.
3- طبیعت را به خانه بیاورید
تعدادی گیاه خانگی بخرید. در یک لیوان بلند همیشه گلهای تازه نگهداری کنید. یک سنگ یا کریستال معدنی را روی میز کارتان قرار دهید.
یک شیشه حاوی صدف و شنهای دریا در اتاق پذیراییتان داشته باشید یا شروع به جمعاوری کالکشنی از میوههای مختلف کاج کنید.
4- با طبیعت بیدار شوید
به محض بیدار شدن از خواب، پنجرهی اتاقتان را باز کنید و روبروی آن بایستید. به بیرون نگاه کنید و تمام زیبایی طبیعت بیرون را به داخل خانه دعوت کنید.
در حین توجه به رنگها، فرمها، جزئیات و صداها نفس عمیق بکشید. به رنگ آسمان دقت کنید، به شکل ابرها و صدای پرندههای لابلای شاخههای درختان کوچه توجه کنید. اجازه دهید که جهان طبیعی تمام توجه شما را به همین لحظه و حالا معطوف کند.
5- با پاهایتان زمین را ببوسید
«طوری روی زمین قدم بزنید که انگار با پاهایتان در حال بوسیدن زمین هستید»
– تیچ نان هات
این جمله همیشه به آرامی رفتار کردن و توجه به طبیعت رو برام تداعی میکنه. دفعهی بعد که از در خونتون بیرون رفتید، احساس کنید از طریق پاهایتان با هر قدم به زمین متصل هستید.
همونطور که میبینید برای ارتباط برقرار کردن با طبیعت نیازی نیست تا به یه قلهی مرتفع صعود کنید. به علاوه من پیشنهاد میکنم زمانهایی رو برای پیادهروی در بیرون تا جایی که میتونید در نظر بگیرید. اجازه دهید تا طبیعت رو در هر جایی که حضور دارید و با در دسترسترین روشی که مناسب شماست حس کنید.
بیرون بروید، با کودک درونتان دوباره رابطه برقرار کنید و همین حالا رابطهای دوباره با طبیعت برقرار کنید.
نظر خودتون رو بنویسید